امنیت ملی در اندیشه و عمل امام خمینی (2)
امنیت ملی در اندیشه و عمل امام خمینی(ره) (2)
اول. رفتارهای امنیت سوز
در پی پیروزی انقلاب اسلامی، به علت حضور برخی از گروههای فرصت طلب از یک سو، و کم تجربگی برخی از مسؤلان کشور از سوی دیگر، روندی درون جامعه شکل میگیرد که بیشتر با شاخصهای هرج و مرج گرایانه انطباق دارد و از این حیث نوید دهنده، ناامنی و آشوب برای جامعه بود. این رفتارها را در دو دوره تاریخی میتوان مورد بررسی قرار داد.1. چالش های بنیادین
حوادث این دوره کوتاه از آن روی موید هرج و مرج گرایی بود که جریان انقلابی هنوز اصول بنیادین رفتارهای سیاسی را تعریف و حاکم نساخته بودند و جریانهای سیاسی رقیب نیز در پی آن بودند تا بنوعی از این فرصت به نفع افزایش سهم خود از قدرت سیاسی استفاده ببرند. به همین دلیل است که چالش برانگیزترین پرسشهای سیاسی - حکومتی دراین دوره مطرح شده و شاهد آن هستیم که کلیه آموزههای بنیادین انقلاب اسلامی مورد نقدو یا نفی قرار میگیرد. به عنوان مثال در حالی که ایده جمهوری اسلامی از سوی امام(ره) و اکثریت جامعه بطور غیر رسمی مورد تایید قرار گرفته بود، مشاهده میشود که جریانهای چپ و لیبرال از در تعارض با این الگو برآمده، اصلیترین رکن انقلاب را زیر سوال میبرند. دراین خصوص نیز دو رویکرد کاملاً متفاوت را میتوان از یکدیگر تمیز داد: نخست گروههای افراطی دینی که مایل به پذیرش الگوی «جمهوری» نبوده و آن را پدیدهای غربی ارزیابی میکردند؛ و دوم گروهای افراطی غیر دینی که با وصف «اسلامیت» مشکل داشته و صرف «جمهوری» را میپذیرفتند. رقابت بین این دو گروه با انقلابیون پیرو امام (ره) در مقطع نخست از انقلاب اسلامی ابعاد وسیع و گستردهای مییابد و فشارهای سیاسی - روانی زیادی را بر جامعه تحمیل میکند که در نهایت با برگزاری همه پرسی به نفع پیروان امام (ره) به پایان میرسد. رای مردم در همه پرسی 10 و 11 فروردین 1358 را باید اولین اقدام برای تعیین اصول بنیادین نظام ارزیابی کرد که در کاهش تنشهای بعدی نقش موثری را ایفاء کرد.(43)پس از آن میتوان به رقابتهای لجام گسیخته سیاسی در جامعه که در خصوص بود یا نبود قانون اساسی جریان داشت، اشاره نمود که وفاق ملی و آرامش عمومی را به میزان زیادی مخدوش ساخته بود. لطمات ناشی از این حرکتها برای انقلاب اسلامی بسیار زیاد بود تا آنجا که یکی از فصول ارزشمند انقلاب اسلامی - یعنی تشکیل مجلس خبرگان اول و تصویب نهایی قانون اساسی - با مشارکت کمتری از مردم صورت پذیرفت. در این دوره نیز مشاهده میشود که قدرتطلبی گروههای سیاسی، عدم اتفاق نظر بر اصول مهمی چون اسلامیت و ولایت فقیه، عدم توجه به منابع ملی و بی توجهی به رهنمودهای رهبری منجر میشود تا فضای داخلی جامعه ملتهب گردد.(44)
2. چالش های حزبی - جناحی
متعاقب تصویب قانون اساسی اگر چه مشکل مشخص نبودن حدود فعالیتهای قانونی رفع میشود، اما التهابات جامعه نه تنها کاهش نمییابد بلکه افزایش نیز مییابد. علت این امر به تقویت گرایشهای جناحی نزد بازیگران سیاسی برمیگردد. امام(ره) که پیشاپیش از این آفت مطلع بودند، خطاب به کلیه بازیگران سیاسی اظهار میدارند که:«از الان بنا را بر آن نگذارید که یک جبهه کذا و یک جبهه کذا. و از اول مبارزه باشد... مبارزه نیست. مباحثه، مباحث نرم اسلامی [است]...»(45)
اما روند عمومی جامعه در مسیری دیگر سیر نموده و شاهد اختلال امنیت عمومی از ناحیه درگیریهای جناحی در دوران جامعه میباشیم. از جمله مهمترین مصادیق تاریخی این دوره که در بروز بیثباتی - در لایههای مختلف جامعه اعم از حکومتی تا مردمی - نقش برجستهای داشته است، میتوان به مشکل نخست وزیری اشاره داشت. در این رخداد است که گسست سیاسی بین مجلس و رئیس جمهور گسترش یافته ودر نتیجه کشور از داشتن یکی از مهمترین ارکان اجرایی وقت - یعنی نخست وزیر - محروم میماند. متاسفانه این اختلاف سیاسی به درون جامعه تسری یافته و درگیریهای جناحی به زخمی و کشته شدن برخی از مردم (به عنوان مثال در حادثه 14 اسفند دانشگاه تهران) منتهی گردید.(46)
دومین مورد که از حیث آسیب دیدن منافع ملی جمهوری اسلامی ایران از اهمیت بیشتری برخوردار است. ناظر برجریان گروگانگیری دیپلماتهای آمریکایی است که در ایران مشغول به جاسوسی بودند. این حادثه طبیعی که سپس از سوی امام(ره) تایید گردید، در پیچ و خم رقابتهای سیاسی بسیاری از کارکردهای مثبت خویش را از دست داد بدین صورت که علی رغم حمایت مؤثر امام(ره) از این اقدام و واگذاری نحوه حل و فصل آن به تصمیم مجلس شورای اسلامی، گروههای لیبرال و ملیگرا با اتخاذ سیاستهای متفاوت - که در نهایت به استعفا از حکومت و یا طرح مذاکرات مخفیانه با آمریکاییها منتهی شد. این اجماع را مخدوش نمودند. رقابت جدی بین پیروان امام(ره) از یکسو، با گروههای طرفدار بنیصدر و دولت موقت از سوی دیگر، منجر شد تا این پرونده با منافع بسیار کمتری از آنچه که برای جمهوری اسلامی ایران تصور میرفت، بسته شود و بدین ترتیب جامعه گامی دیگر بسوی هرج و مرج گرایی بردارد. در واقع این جریان نشان داد که اجماع در قدرت سیاسی نیز تضعیف شده و این میتوانست علامت منفیای برای آینده انقلاب و ایران باشد.(47)
نتیجه آنکه در مقطع تاریخی نخست به علت توسعه رفتارهای خارج از چهارچوب، جامعه دستخوش فرآیندهای ناامنی سازی میشود که نتیجه آن درگیری بیش از حد مردم و تهییج دشمنان خارجی به تعرض به ایران اسلامی است. در همین فضا است که ترورهای وسیع و گسترده گروههای معارض و تروریست بوقوع میپیوندد مهمتر از آن رژیم بعثی عراق با حمایت مؤثر قدرتهای برتر جامعه بینالمللی و با هدف از بین بردن نظام اسلامی، به ایران حمله میکند. بررسی تاریخی به عمل آمده حکایت از آن دارد که جمهوری اسلامی بواسطه تجارب تلخ سالهای آغازین پیروزی انقلاب، در سال 1360 در موقعیتی خاص قرار میگیرد که دو گزینه اصلی در آن بیشتر مطرح نیست: یا توسعه رفتارهای هرج و مرج گونه و به خطر افتادن اصل انقلاب و منافع ملی به بهانه توسعه حقوق و آزادیهای فردی - اجتماعی، و یا تحدید رفتارها و اتخاذ الگوی قبض محور برای صیانت از انقلاب و منافع ملی. در چنین فضایی است که رکن دوم عمل امنیتی امام (ره) با هدف صیانت از اسلام و ملت، درانتخاب گزینه دوم محقق میشود.
دوم. سیاست های قبض محور
شاخصهای عمده جامعه ایران در آغاز دهه 60 که امام (ره)را به اتخاذ سیاستهای قبض محور رهنمون شدند. عبارتند از:1. ظهور گروهها و دستجات و احزاب فرصت طلب و حتی ضد انقلاب که التزامی به منشور ملی و آرمانهای اسلامی نداشتند.
2. ظهور گروهها، دستجات و احزاب رادیکالی که با دامن زدن به سیاستهای افراطی، به تهییج دیگران و رادیکالی شدن فضای سیاسی در جامعه کمک مینمودند. طرح اندیشه انترناسیونالیسم اسلامی و تلاش برای درگیر کردن جمهوری اسلامی ایران در کلیه حوادث منطقهای و جهانی، از جمله رفتارهای این گروهها به شمار میرفت که بطور مشخص به مخدوش شدن چهره انقلاب اسلامی در گستره خارجی کمک میکرد.
3. ظهور و قوت یافتن ستادهای مرکزی شوراهای خلق ترکمن، کرد و... که با تهییج احساسات قومی و مذهبی سعی در دامن زدن به خواستههای جدایی طلبانه در مردم ایران داشتند.
4. وجود حجم قابل توجهی از تسلیحات نزد گروهها و دستجات و حتی مردم عادی که در رهگذر اقدامات انقلابی از پایگاهها خارج شده بود.
5 . تلاشهای قدرتهای خارجی برای تضعیف نظام و زمینهسازی جهت براندازی آن.(48)
مجموع این ملاحظات منجر شد تا امام(ره) تحقق الگوی «واگرایی متعهدانه» را در آن زمان دشوار و غیر ممکن بیابند. لذا برای صیانت از دست آوردهای انقلاب و مساعد شدن فضای سیاسی، سیاستهای قبض محورانهای را پیش گرفتند که اگر چه اصالت ماهوی نداشتند، اما ابزار کارآمدی برای تحقق اهداف کلان انقلاب به شمار میآمدند. برخورد با بسیاری از احزاب و گروههای معارض و صدور حکم تعطیلی ایشان در راستای حمایت از نیروهای انقلابی به منظور ایجاد ثبات هدفمند در جامعه و کاهش تنشهای داخلی، در همین دوره بوقوع میپیوندد که در نهایت آرامش نسبی را برای جامعه به ارمغان میآورد. ارکان این سیاست تازه را موارد چهارگانه زیر تشکیل میدهد:
نظر به اینکه اختلافات در حوزه قدرت رسمی معمولاً تاثیرات بسیار مؤثری را به دنبال دارد و میتواند به بروز انواع ناامنی در جامعه منجر شود - و حتی در سطح بینالمللی ایجاد مشکل بنماید - و این وضعیت در سالهای پیش از 1360 به نوعی در ساخت رسمی قدرت ایران پدیدار شده بود؛ امام (ره) با محوریت بخشیدن به جایگاه «شورای انقلاب» تلاش نمودند به نوعی براین معضل فایق آیند. به همین دلیل است که در مواضع اختلاف برانگیز با حمایت از این شورا، کلیه بازیگران را نسبت به ضروت حمایت از تصمیمات شورا عملاً تذکر میدادند. براین اساس میتوان چنین بیان داشت که شورای انقلاب مرکز تصمیم سازی اصلی نزد امام(ره) بود و لذا به هنگام بروزاختلاف بین این شورا و دولت موقت، امام(ره) بر حق رسمی این شورا برای مداخله در امور اجرای تاکید مینماید.(49)
پرتنشترین بخش جامعه مربوط به فعالیت سیاسی احزاب و گروههای مختلف میشد که به علت سوءاستفاده برخی از بازیگران وضعیت آشفتهای را یافته بود و آرامش روانی کلیه مردم از این ناحیه مختل شده بود. امام (ره) برای اصلاح این وضعیت؛ تاسیس حزب جمهوری اسلامی ایران با هدفی عالی موافقت نمودند. این در حالی بود که امام(ره) از حیث مبنایی با وجود یک حزب واحد و فراگیر چندان موافقتی نداشتند(50) اما بخاطر وضعیت ویژه آن زمان و به منظور اهداف عالی، با این کار موافقت کردند.
«حزب جمهوری اسلامی... باید در پاسداری خود از هویت اصیل اسلامی انقلاب ملت ایران، همچنان پراستقامت بوده... و در این راه از عکس العملهای افراد و گروهها نهراسد.»(51)
تأسیس حزب جمهوری اسلامی در آغازین روزهای پیروزی انقلاب اسلامی حکایت از دغدغه امنیتی امام(ره) و پیروان ایشان در آن زمان دارد و لذا در اساسنامه حزب این دغدغه بصورت آشکاری مورد توجه قرار میگیرد:
«این حزب، متولی هدایت و سازماندهی نیروهای با ایمان و فعال کلیه قشرهای اجتماعی است که در انقلاب اسلامی ایران شرکت دارند و هیچ بسیج نیروهایی که هنوز در این انقلاب عظیم نقش مؤثری بر عهده نگرفتهاند.»(52)
نتیجه آنکه حزب جمهوری مطابق اصول بیان شده توسط افرادی از قبیل آیات عظام بهشتی، اردبیلی و حجةالسلام باهنر و رفسنجانی. تلاش مینماید تا با توسعه کاربریهایش بتواند به نوعی بر فضای سیاسی وقت حاکم گشته و از این طریق هیجانات سیاسی را کاهش دهد. درهمین ارتباط است که آیت الله بهشتی تصریح میکنند که:
«کسانی در جمهوری اسلامی مسؤولیتهای خرد و کلان را قبول بکنند که با این نظارت مزاجشان سازگار باشد. آنهایی که این نظارت را نمیتوانند تحمل بکنند، لطفا جایشان را به کسانی بدهند که از این نظارت صمیمانه استقبال میکنند.»(53)
البته این یکسان سازی از سوی امام(ره) نیز حمایت میشد، تا آنجا که امام (ره) در واکنش به مخالفتهای اظهار شده بر عملکرد نظارت فراگیر حزب، اظهار داشتند:
«کمونیستها هم باید جمهوری اسلامی را بخواهند؛ اگر بخواهند برای این ملت کار بکنند و راست بگویند همه باید جمهوری اسلامی را بخواهند.»(54)
بدین ترتیب در فضای تازه حزب جمهوری اسلامی به عنوان یک بازی اجرایی در حوزه رقابتهای سیاسی برای قدرت سیاسی عمل مینماید واز این طریق به یکسانسازی رفتارها با هدف کاهش برخوردها، کمک میکند. درواقع بقای این حزب تا زمانی بود که انجام این کارکرد ضروری بودو چون جامعه به ثبات نسبی در این حوزه رسید، تعطیلی کار حزب نیز از سوی امام(ره) برای جلوگیری از شکلگیری جامعهای تک حزبی، مورد توجه قرار گرفت.(55)
اگر چه حضور گسترده مردم در صحنه و انقلاب و حمایت مؤثر از آرمانهای امام(ره) نقش بسزایی در به حاشیه راندن گروهها و احزابی داشت که رفتارهای نابهنجار آنها آرامش جامعه را مخدوش میکرد؛ اما این گروهها به جای عبرت گرفتن و همراهی با مردم اقدام به تحمیل عقاید خود به مردم نمودند که عموما با رفتارهای خشن همراه بود. تاسیس سپاه پاسداران در واقع به معنای تعریف یک بازوی نظامی کارآمد برای جمهوری اسلامی بود تا بتواند در این مواقع و در واکنش به مداخلات خارجی، وارد عمل شود. آیت الله لاهوتی دراولین سخنرانی خود در مقام معرفی سپاه پاسداران اظهار داشت: سپاه رسالت حفظ انقلاب از شر ضد انقلابیون و عوامل مخرب را داراست. پس از آن نیز مشاهده میشود که این نیرو با حضور در صحنههای سیاسی چون ناآرامیهای تبریز و یا در برخورد با گرایشهای تجزیه طلبانه در گوشه و کنار کشور، به خوبی ایفای نقش مینماید؛ به گونهای که تصویر امنیت جامعه بدون توجه به نقش سپاه، تصویری ناقص مینماید.(56)
امام(ره) با طرح نظریه ولایت فقیه در واقع از نقش و جایگاه محوری، رهبری، در جامعه اسلامی پرده برداشتند و نشان دادند که «ولایت فقیه» محور اصلی سیاست اسلامی است که میتواند به یک نقطه وفاق تبدیل شود. برهمین اساس ضمن تاکید بر بعد نظری مساله (با گفتن جملاتی ازاین قبیل که: پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت شما آسیبی نرسد)، از حیث علمی نیز خود چنین نقشی را ایفا نمودند. شخصیت جذاب و مقتدر امام(ره) منجر شد تا کلیه افراد و گروهها جایگاه رهبریایشان را بپذیرند و بدین ترتیب امام(ره) به فصل الخطابی تبدیل شدند که از عرب رهبری میتوانستند، به بحرانها خاتمه بخشند. معنای این سخن آن است که امام (ره) خود تبدیل به یک عامل مؤثر برای حل و فصل مایل وایجاد ثبات در جامعه شدند که از مصادیق بارز آن میتوان به سیاستگزاری قاطعانه ایشان در برخورد با دشمن خارجی (آمریکا و رژیم بعثی) و عوامل داخلی (احزاب و گروههای وابسته) اشاره داشت.(57)
خلاصه کلام آن که سیاست قبض محور امام (ره) با استفاده از مجموع توانمندیهای ملی توانست انقلاب و جمهوری اسلامی را از گزند تهدیدات داخلی و خارجی حفظ نماید و بدین ترتیب دوره استقرار خود را تجربه کند. بر بنیاد این تجربه کارآمد است که جمهوری اسلامی ایران پس از گذار از دوره تاسیس و استقرار وارد سومین مرحله حیات خودش - یعنی توسعه - میشود؛ توسعهای که با دو بعد اقتصادی و سیاسی - در دولتهای آقایان هاشمی و خاتمی - شناسانده میشود. جمهوری اسلامی با طراحی برنامههای پنج ساله درپی تکمیل این پروژه و رسیدن به امنیت اطمینان بخش از طریق تجربه نمودن توسعه همه جانبه است که در آن صورت میتوان ادعا نمود، تلاشهای امام(ره) به ثمر نشسته و آرمانهای عالیایشان محقق شدهاند.
نتیجه گیری
«... در این میان وجهی از سرآمدی وجود دارد که معمولاً کمتر بدان پرداخته میشود، حال آنکه ریشه تمام وجوه سرآمدی امام (ره) بوده ومهمترین آنها نیز میباشد. سرآمدی تئوریک یا پیشگامی امام (ره) در بنای مکتب سیاسی تازهای که در عین دینی بودن داعیه حکومت و مملکت داری در قرن حاضر را دارد، شاخصه مهمی است که در حیات دینی - سیاسی امام(ره) نمود بسیار بارزی داردو از این حیث کلیه دینداران، وامدارایشان هستند.»(58)اعتقاد به گزاره بالا نگارنده را بر آن میدارد تا نسبت به طرح پرسشهای ناظر بر حیات سیاسی معاصر از اندیشه امام خمینی (ره)، مصر بوده وبر این باور باشد که اندیشه امام(ره) قابلیت پاسخ گویی به آنها را دارا میباشد. پرسش از امنیت از جمله این سؤالات است که در نوشتار حاضر به آن پرداخته شد. مطابق گفتمان امام (ره) امنیت با دو چهره نظری و عملی شناسانده میشود در حالی که از حیث تئوریک امام(ره) بیشتر تمایل به الگوی «واگرایی متعهدانه» داشتند. اما این نگرش تئوریک مانع از توجه ایشان به مقتضایت جامعه نشده ومشاهده میشود که در مقام اجراء سیاست تدریجیای را پیشه مینمایند که از اتخاذ سیاستهای قبض محورانه تا زمینه سازی برای تحقق الگوی «واگرایانه متعهدانه» را شامل میشود. هنر امام(ره) در جمع بین آرمان امنیتی با واقعیتهای اجتماعی میباشد که نتیجه آن صیانت کشور از تهدیدات بیرونی و جریانهای معارض داخلی است.
پی نوشت ها:
1. عضو هیأت علمی و معاون پژوهشی دانشکده معارف اسلامی و علوم سیاسی دانشگاه امام صادق(ع)
2. به نقل از: اصغر افتخاری، اقتدار ملی: جامعهشناسی سیاسی قدرت از دیدگاه امام خمینی(ره)، تهران، ناجا، 1380. ص 25.
3. مکتب سامرا با نام میرزای شیرازی شناخته میشود و در حدود سالهای 1291هق در حوزه سامرا پایه گذاری شد. بزرگانی چون آخوند خراسانی، شیخ فضلالله نوری، میرزای نائینی و سید حسن مدرس از ارکان آن به شمار میآیند. ایجاد ارتباط بین سیاست و حکومت، محور اصلی این مکتبها را شکل میداد. این ایده متعاقبا در مکتب نجف که توسط آیت الله آخوند ملامحمد کاظم خراسانی معروف به آخوند خراسانی که خود تجربه حضور در مکتب نخست را داشت، پرورش یافته و در حدود سالهای 1314ه.ق با کمک بزرگانی چون، تیز، ابوالقاسم کاشانی، حاج آقا نورالله اصفهانی و جمع دیگری از مجتهدان، تکوین و شیوع مییابد. این مکتب بدنبال تعریف و ایجاد نظم سیاسیای بود که با دین تعارض نداشته باشد. به منظور آشنایی تفصیلی به این مکاتب رک. مظفرنامدار، رهیافتی به مبانی مکتبها و جنبشهای سیاسی شیعه درصد ساله اخیر، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، 1376.
4. See Michael Hudson, The Arab Politics: The Search For legitimacy, London Yale University Press, 1947, pp.22-103.
5. See John Esposito(ed), lslam in Transition, Oxford, O.U.p., 1982.
6. به نقل از: اصغر افتخاری (گزینش و ترجمه)، مراحل بنیادین اندیشه در مطالعات امنیت ملی، تهران، پژوهشکده، مطالعات راهبردی، 1381، ص 33.
7. به منظور آشنایی با دیدگاه این اندیشهگران رک.
- T. Terriff and et.al., Security Studies Today, Polily Press, 1999.
8. این دیدگاه توسط باری بوزان بصورت میسوط تبیین شده است. رک. باری بوزان، مردم، دولتها و هراس، مترجم: ناشر، تهران، پژوهشکده، مطالعات راهبردی، 1378.
9. Myron Weiner, (Political participation) , in Crises and sequences in political Development, princeton, P.U.P. , 1971, p.193.
10. ساموئل هانتینگتون، سان سیاسی در جوامع دستخوش دگرگونی، محسن ثلاثی، تهران، نشر عله، 1370.
11. رک. اصغر افتخاری، درآمدی بر خطوط قرمز در رقابتهای سیاسی، تهران، فرهنگ گفتمان، 1381، صص 50 - 48.
12. See Joel Migdal, Strong Sociefies and weak States, Princeton, P.U.P. , 1988.
13. See Games Bill and Carl Leiden, Politics in the Middle East, Boton and little Brown. Company, 1974, esp. pp. 155 - 80.
این موضوع با نگاه به وضعیت ایران نیز در آثار زیر مورد توجه قرار گرفته است: سید محمد خاتمی، آیین و اندیشه در دام خوکامگی: سیری در اندیشه سیاسی مسلمانان در فراز و فرود تمدن اسلامی، تهران، طرح نو، 1379؛ امیر حسین علی نقی (به اهتمام)، مهمترین مسایل امنیت ملی ج.ا.ایران، تهران، پژوهشکده مطالعات راهبردی، 1380، بوپژه: صص 7 - 17.
14. به منظور مطالعه درمبادی نظری و تاریخی این دیدگاه رک. ساموئل هانتینگتون، سامان سیاسی در جوامع دستخوش دگرگونی، پیشین؛ ساموئل هانتینگتون، سومین موج دموکراسی، احمد شهسا، تهران، روزنه، 1373؛ برینگتن مور، ریشههای اجتماعی دیکتاتوری و دموکراسی، حسین بشیریه، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، 1369.
15. موسی غنینژاد، «دموکراسی در پرتو مفهوم آزادی و قدرت»، کیان، شماره 32، سال 75.
16. در این باره رک. حسن آیت، درسهایی از تاریخ سیاسی ایران، تهران، حزب جمهوری اسلامی، 1363؛ ببراوند آبراهامیان، مقالاتی در جامعهشناسی سیاسی ایران، سهیلا ترابی فارسانی، تهران، شیرازه، 1376؛ تدا اسکاچ پل، دولتها و انقلابهای اجتماعی، سید مجید روئین تن، تهران، سروش، 1376.
17. موسی غنی نژاد، پیشین، ص 47.
18. جهت مطالعه در مبادی امنیتی این گزاره رک. مراحل بنیادین اندیشه در مطالعات امنیت ملی. پیشین، صص 85 - 153.
19. جهت مطالعه در مبادی امنیتی این گزاره رک. درآمدی برخطوط قرمز رقابتهای سیاسی، پیشین، فصل2.
20. See Sidney Verba and N.H.Nie and S.Q.Kim, Participation And Political Equalilty: A Seven Nation Comparision, Cambridge, C.U.P., 1987; Joseph Lapalambara And Myron weiner, Political Parties And Political Development, Princeton University Press, 1965.
21. مبادی فلسفی این بحث را در کتاب زیر بخوانید:
- Brain Fay, Social Theory And Political Practicc, London, Greege Allen And Unwin, 1975.
22. See Paul Rabinow and william Sullivan (eds), lnterpretive Social Science, California, Berkeley And Los Angeles University of California Press. 1987.
23. صحیفه نور، ج 1، ص 115.
24. صحیفه نور. ج 6، ص 161.
25. صحیفه نور، ج 4، ص 200.
26. صحیفه نور، ج 13، ص 50.
27. جهت بررسی محورها و ابعاد مختلف این ایده رک. جمهوریت و انقلاب اسلامی (مجموعه مقالات)، تهران، سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، 1377.
28. مرتضی مطهری، پیرامون انقلاب اسلامی، تهران، صدرا، 1370، صص 80 - 79.
29. صحیفه نور، ج 3، ص 170.
30. صحیفه نور، ج 4، ص 262.
31. صحیفه نور، ج 17، ص 238.
32. اصل نهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران.
33. مقدمه قانون اساسی مجهوری اسلامی ایران
34. به نقل از: روزنامه جمهوری اسلامی، مورخه 3/8/1358
35. به نقل از: علی اکبر هاشمی رفسنجانی «نقادی نظریه ورزیها درباره مجمع تشخیص مصلحت (گفتارگو)، راهبرد، ش 26 زمستان (1381)، ص 20.
36. این بحث را بصورت مستقل در اثر زیر مورد بررسی قرار دادهام. اصغر افتخاری، وفاق ملی: جامعهشناسی سیاسی وحدت از دیدگاه امام خمینی(ره)، تهران، ناجا، 1382.
37. وحدت از دیدگاه امام خمینی (ره)، ص 14.
38. جهت مطالعه ثبت دراین زمینه رک. مهدی حاضری، امام خمینی (ره) و وفاق اجتماعی، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1379.
39. صحیفه نور، ج 10، ص 181.
40. صحیفه نور، ج 14، ص 109.
41. وحدت از دیدگاه امام خمینی (ره). ص 30.
42. صحیفه نور، ج 3، ص 51.
43. جهت مطالعه تفصیلی رخدادهای تاریخی این دوره رک. عباسعلی عمید زنجانی، انقلاب اسلامی و ریشههای آن، تهران کتاب سیاسی، 1371، صص 5 - 530؛ مسعود رضوی، هاشمی و انقلاب، تهران، همشری. 1376.
44. جهت مطالعه تفصیلی رخدادهای تاریخی - حقوقی این دوره رک. عباسعلی عمید زنجانی، مبانی فقهی کلیات قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، تهران جهاد دانشگاهی، بیتا؛ سید جلال الدین مدنی، حقوق اساسی در جمهوری اسلامی ایران، تهران، سروش، 1362.
45. به نقل از: روزنامه ابرار، مورخه 12/3/1366.
46. رک. روابط عمومی نخست وزیری، چگونگی انتخاب اولین نخست وزیر جمهوری اسلامی ایران، تهران، روابط عمومی نخست وزیری، 1360، مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی، دوره اول: مجموعه کتب آشنایی با مجلس شورای اسلامی، تهران، روابط عمومی مجلس شورای اسلامی، سالهای 1360 و 1362.
47. به منظور بررسی و تحلیل این رخداد رک. چگونگی انتخاب اولین نخست وزیر جمهوری اسلامی ایران، پیشین؛ چگونگی انتخاب اولین نخستوزیر و مکاتبات رجایی؛ بنیصدر، تهران، دفتر تحقیقات و انتشارات روابط عمومی نخستوزیری، 1360؛ دادگستری جمهوری اسلامی ایران، غائله 14 اسفند 1359، تهران، دادگستری جمهوری اسلامی ایران، 1364؛ هاشمی و انقلاب، پیشین.
48. دراین خصوص رک. اکبر خلیلی، گام به گام با انقلاب اسلامی، پیشین، اصغر افتخاری، «چهره متغیر امنیت داخلی،» فصلنامه مطالعات راهبردی، تابستان (1378)، ش 4، صص 51ـ19.
49. رک. هاشمی و انقلاب، پیشین.
50. رک. از حزب چه میدانیم؟ مصاحبه با دکتر باهنر و عسگراولادی، شاخه دانشآموزان حزب جمهوری اسلامی، بی جا، بی تا.
51. هاشمی و انقلاب، پیشین، ص 204.
52. مرامنامه حزب، 1357.
53. هاشمی و انقلاب، پیشین، ص 201.
54. صحیفه نور، ج 5، سخرانی مورخه 18/12/1357
55. هاشمی و انقلاب، پیشین، صص 220 - 199.
56. در این ارتباط رک. هانجا، صص 6ـ173.
57. در این ارتباط رک. اصغر افتخاری، اقتدار ملی: جامعهشناسی قدرت از دیدگاه امام خمینی(ره)، پیشین صص، 29 ـ 17.
58. همانجا، ص 22.
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}